کارشناسی آموزش راهنمایی تحصیلی ( یکشنبه 88/12/2 :: ساعت 9:16 عصر)
"شهید محبت"
کسى که ناز مرا مى کشید مادر بود *** کسى که حرف مرا مى شنید مادر بود
کسى که گنج بدستم سپرده بود پدر *** کسى که رنج به پایم کشید مادر بود کسى که شیره جان مى مکید من بودم *** کسى که روح به تن مى دمید مادر بود کسى که در دل شب از صداى گریه من *** سپندوار زجا مى جهید مادر بود کسى که خارى اگر پیش پاى من مى دید *** چو غنچه جامه به تن مى درید مادر بود کسى که دور اگر مى شدم ز دامانش *** برهنه پا ز پیم مى دوید مادر بود ز دست دشمن هستى در این سیه بازار *** کسى که جان مرا مى خرید مادر بود کنار بستر بیماریم پرستارى *** که تا به صبح نمى آرمید مادر بود بروزگار جوانى کسى که قامت او *** به زیر بار محبت خمید مادر بود کسى که در غم و اندوه و در پریشانى *** به دردهاى دلم مى رسید مادر بود گهى خشونت و تندى گهى عطوفت و مهر *** نشان و مظهر بیم و امید مادر بود گهى دعا و ثنا گاه ناله و نفرین *** بهشت و دوزخ و وعد و وعید مادر بود غرض کسى که ز دنیا و آرزوهایش *** براى خاطر من دل برید مادر بود کشید رنج ز آغاز زندگى تا مُرد *** کسى که خیر ز عمرش ندید مادر بود یکى شکسته قفس ماند و خسته مرغى زار *** که از ثَرى به ثریا پرید مادر بود چو درگذشت نگارنده با تأسف گفت *** که آن براه محبت شهید مادر بود |
کل یادداشت های این وبلاگ
|
||